می خواهم

گفته بودم که تو را می خواهم
آری،آری، به خـدا می خواهــم

عاشقــم،جرم من این است فـقط
ذره ای مهر و وفا می خـواهـم

آن قدَر خوشــگل و خوش اطواری
که یکی نه ، دو سه تا می خواهم!

چشــم نامحرم اگــر دید تو را
چشمش از کاسه جدا می خواهــم

کاش یــک ذره تـپل تر بــودی
تا بگویم که چرا می خواهـم؟!
——
——
بنده از جنـس بـشر بـــیزارم
بلکه یک مرغ دو پا می خواهم!

مرغ

در راستای گرانی مرغ

به هر جا بنگرم جنجال مرغ است
سخن از تخم و ران و بال مرغ است
خروس خانه رنجید از “پدر”۱ چون ،
اخیرا در به در دنبال مرغ است!
پی نوشت:
۱-منظور پدر خروس نیست،پدر ِشاعر است!

دوقلو

خــــدای مـــهربان در ماه ِ مـــرداد

پس از عمری دوتا دختر به مـا داد

دوتا دخـــــتر شـــبیه دسـته ی گل

به فن دلــــبری یک روزه اســـــتاد

ومن در فـــــــکر ِ خرج و برج آن دو

اگر چـــه ظاهرا بــودم کـمی شاد

از آن ساعت درین فکرم بــــیابم،

دو خـــرپول ِخفن…با نـام دامـاد!

به خــود گفتم خدایا بعدازین من ،

چه سازم با گـرانی؟ داد بـــی داد

درین لحظه زنم با خنده ای گفت:

مــگر ناراحتی…ای خانه آبـــــاد؟!

جوابـــش را چنــین دادم: ولش کن

“خودم کردم که لعنت بر خودم باد!”

دوبیتی و رباعی

از زبان یک دختر دم بخت !

برای درد تو دارو نمی شم

فدای اون چش و ابرو نمی شم

زن  ِ هرکی بگن می شم ولیکن،

زن سرباز و دانشجو نمی شم!

 

 در پاسخ به ارایه آمار !

از جمله نوابغ و خردمندانیم

ما شیوه ی هر دروغ را می دانیم

این قدر ولک برای ما لاف نزن

ما بچه ی خاک پاک ِ آبادانیم!

دیدنی ها!

در خیابان دیدنی ها  دیدنی ســــــت

گل به هر جایی بروید چیدنی ســت!

در خیال ِ دختر ِ دل تنــــگ ِ شـــــــهر

هر لباسی تنگ تر! پوشیدنی ســــت

او به هر کس رایگان دل می دهــــــد

جنس اگر  ارزان شود بخشیدنی ست

ســـــیرت زیبا به جـــای خود ، ولـــی

صورت زیبا فقط بوســـیدنی ســـــت!

در هــــــــوای گــــرم ِ بنـــــدر روزها ،

بستنی هم واقعا لیسیدنی ســـت!

هر کسی جز این نظر دارد ، یقیــن

استخوانش با لگد کوبیدنی ســـــت

آن که سازش را مخالف مــــــی زند

نسخه اش بی گفتگو پیچیدنی ست!

صفحه 32 از 32« بعدی...1020...2829303132